۱۴۰۰.۱۱.۲۰

کوروش زارعی، مدیر مرکز هنرهای نمایشی حوزه هنری در سوگ سعید تشکری دل نوشته ای نگاشته است به گزارش روابط عمومی حوزه هنری، کوروش زارعی در دل نوشته ای در فقدان سعید تشکری نویسنده حوزه ادبیات داستانی نوشته است؛ سعید، خوشبخت،خوش اقبال،خوش سعادت... سعید تو چه خوشبخت بودی که خادم الرضا(ع) بودی، تو چه خوش افبال بودی که سالها عمر با برکتت را صرف خدمت به امام رضا(ع) و اهل بیتش کردی، توچه حیات سعادتمند و همایونی داشتی که تمام سالهای زندگی ات در جوار امام رضا(ع)، ولی نعمت ما ایرانیها زندگی کردی و خودت و هنرت را وقف امام رضا(ع) کردی، خوش به حالت سعید عزیزم، امشب امام رضا(ع) چه استقبال باشکوهی از تو خواهد کرد، خودشان فرمودند: اگر کسی چند بار به زیارت من بیاید در بدو ورودش به جهان برزخ، خودم به استقبالش خواهم آمد و شافع او خواهم بود، ایشان به فرشتگان مقرب الهی خواهند گفت، او خادم من است، به او کاری نداشته باشید. او سعید من است او علاوه بر اینکه سالها مجاور و زائر من بوده، خودش و قلمش را وقف من وخاندان من کرده است، او با قلم توانمندش از سیره و روش من نوشته و مبلغ مظلومیت خاندان و اهل بیت ما بوده است. سپس ایشان مسیری از نور را پیش پایت می گذارد و تو را مشایعت می کند تا سر منزل آرامش و که چه خوب اسمی داری و چه خوب در مسیر معنای اسمت در دنیا زندگی کردی و چه خوب در پناه امام رضا(ع) هستی. وقتی در پناه امام رضا(ع) باشی یعنی اینکه در پناه رسول الله، امام علی(ع) و بانوی مکرمه هر دو جهان فا طمه زهرا(س) هستی و وقتی در پناه این انسانهای نورانی باشی یعنی در پناه خداوند عزوجل هستی، تو رفتی و در آرامش ابدی قرار گرفتی و در جوار خاندان عصمت و طهارت کیفور هستی، اما ما از نبودن تو در کنارمان بسیار دلتنگ هستیم. سعید جان، باید مدت ها بگذرد تا غم نبودنت از یادما برود. چه زود رفتی سعید جان، چه زود ما را تنها گذاشتی رفیق، باورم نمی شود که اینطور ناباورانه رفته باشی، مرد مومن همین هفته پیش بود که به من زنگ زدی و گفتی که نمایشنامه هایی که درباره نهج البلاغه سفارش نگارش بهم دادی تا چند هفته دیگر تمام می شود و تحویلت میدهم، من منتظر این نمایشنامه ها بودم تا بخوانم و مثل همیشه از قلمت لذت ببرم، از اینکه برای اولین بار در تئاتر ایران از کتاب مولا نمایشنامه ای نوشته می شود، کیفور بودم که من و تو داریم قدمی برای کتاب سخنان گهربار امام علی(ع) در تئاتر کشور بر میداریم، این رسمش نبود که اینقدر زود بروی و ما را با غمت داغدار کنی، سعید تشکری از شما تشکر میکنم، ازطرف همه جامعه تاتر کشور تشکر میکنم که چه خالصانه خود را سالهای زیادی وقف تئاتر ایران زمین کردی و برای تئاتر ایران نمایشنامه های بزرگ و درخشانی نوشتی که هیچ وقت از یادمان نمی رود، (اهل اقاقیا، آواز پر جبرئیل، وقتی زمین دروغ میگوید، هفت دریا شبنم، قاف، وصل هزارمجنون و...). بدرود سعید عزیز بدرود، تو را به خدا و بعد به امام رضا(ع) می سپارم تا وقت دیدار، منزل نو مبارک. انتهای پیام/

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha